اشتباهات رایج در بازاریابی محتوایی
جالب است بدانید که حدود 80 درصد از مدیران ارشد بازاریابی جهان، بازاریابی محتوا را آینده بازاریابی میدانند و این نشانه خوبی برای رشد روز افزون اهمیت بازاریابی محتوا است. در ایران هم اکثر کسب و کارها، در حال پی بردن به اهمیت بازاریابی محتوا هستند و میدانند که بسیاری از موقعیتها و فرصتها را میتوان با استفاده از آن بدست آورد. چگونه میتوانید از تاثیرگذاری استراتژیهای خود در این زمینه مطمئن شوید؟ با بخش وبلاگ سایت دیاکو همراه باشید.
برای اتخاذ سیاستهای درست بازاریابی محتوا، راه پر پیچ و خمی را پیش رو دارید، اما دیگر وقت آن رسیده تا با حذف اشتباهات رایج در این زمینه، شانس دستیابی به اهداف خود را افزایش دهید. پس به این نکات توجه کنید:
- استراتژی نامشخص برای بازاریابی محتوا: اغلب شرکتهایی که از بازاریابی محتوا استفاده میکنند، استراتژی مشخص و مستندی برای آن ندارند و تنها 35% از آنها، سیاستهای بازاریابی محتوای خود را مینویسند و همین امر سبب میشود تا در مورد اهداف برنامهریزی شده و مورد انتظار خود طرحی روشن داشته باشند. مستند سازی استراتژی خود را با یادداشت نمودن استراتژی فعلی و تنظیم برنامه روزانه و هفتگی آغاز کنید. محتوای فعلی و استراتژی بازاریابی محتوا را با براساس استراتژی اصلی کسب و کار و بازار هدف، ارزیابی کنید و بازنگریهای لازم را انجام دهید. استراتژی بازاریابی محتوا را حتما با افراد و بخشهای مختلف کسب و کار خود به اشتراک بگذارید و نظرات آنها را جویا شوید. فراموش نکنید که همه فعالیتها در یک کسب و کار باید همسو و در جهت رسیدن به اهداف و چشم اندازهای مشترک باشند. باز هم بر نوشتن و مستندسازی تأکید میکنیم. نوشتن و مستند نمودن استراتژی بازاریابی محتوا نوعی تعهد است که به شما کمک میکند تا در کوتاه مدت و بلند مدت بر روی اهداف خود متمرکز باشید، درک بهتری از محتوای تولیدی خود داشته باشید و بتوانید اثربخشی آنها را به درستی رصد کنید.
- محتوای بی هدف: شاید بازاریابی محتوا اصطلاح رایجی باشد اما با این حال همه افراد محتوای خود را با هدفی از قبل تعیین شده تولید نمیکنند. منظور و هدف شما از تولید محتوا چیست؟ معرفی محصولات و خدمات؟ جذب مخاطب و مشتریان جدید؟ برندسازی و... . آیا برنامهای دارید که محتوای تولید شده بتواند مخاطب را مجاب نموده و تصمیمات بعدی او را تحت تأثیر قرار دهد؟ مطالب محتوایی شما میتوانند اهداف متعددی را دنبال کنند اما دست کم باید یک هدف مشخص در راستای استراتژی مشخص شده در نکته 1 را پوشش دهند. جالب است بدانید که 84 درصد از بازاریابان، «برندسازی» را مهمترین هدف بازاریابی محتوا میدانند.
- برای محتوای خود وقت کافی صرف نکردهاید: بسیاری از بازاریابان معمولاً بر روی جنبههای مختلف بازاریابی محتوا و برجستهسازی این جنبهها متمرکز نمیشوند و به قدر کافی برای آن وقت نمیگذارند. اما اگر محتوایی نتواند نظر مخاطبان را جلب کند و با استقبال روبرو نشود، چگونه میتواند شما را به اهدافتان برساند؟ استقبال مخاطبان را از میزان مشارکت آنها در بحثها، افزایش تعداد مخاطبان، تعداد کلیکها و... میتوان دریافت. پرداختن به جزئیات محتوا نیاز به صرف وقت کافی دارد. البته مقدار زمان مورد نیاز برای هر محتوا به طول محتوا، هدف آن و امکان جایگزینی سایر اهداف در آن، بستگی دارد. بر روی کیفیت محتوا متمرکز شوید و سعی کنید محتوای تولید شده، برای مخاطب آن قدر جذاب باشد که بتواند شما را به اهدافی که تعیین نمودهاید برساند.
- نادیده گرفتن سئو: سئو فرآیندی است که طی آن کیفیت سایت و محتوای شما هم برای کاربران و هم برای موتورهای جستجو ارتقاء مییابد. اگر موتورهای جستجو نتوانند محتوای شما را بخوبی پیدا کنند و برای جستجوگران در رتبههای بالاتری نمایش دهند، پس محتوای شما به چه کاری میآید؟ بنابراین همزمان که به افزایش کیفیت و کمیت محتوا میپردازید، باید به فکر بهینهسازی آن برای موتورهای جستجو نیز باشید. به این ترتیب میتوانید رتبهبندی خود را بهبود دهید و ترافیک بیشتری را به سایت خود هدایت کنید. در سطح پیشرفته و بویژه در مورد کلمات کلیدی سخت و پررقابت، حتما نیاز به متخصص سئو دارید که توصیه ما مراجعه به شرکتی معتبر و پیشرو در این زمینه است. توجه کنید که در مورد برونسپاری سئو، اصلا ریسک نکنید، زیرا افرادی که تخصص و سابقه کافی در این زمینه ندارند، ممکن است آسیبهای سنگینی به سایت شما بزنند و توسط گوگل به عنوان سایت متقلب شناسایی شده و از نتایج جستجو خارج شوید. اگر نمیتوانید برای سئو هزینه کنید، میتوانید لااقل برخی از نکات آن را فراگرفته و در سایت و محتوای خود رعایت کنید.
- نادیده گرفتن مخاطبان: خیلی خوب است که برای بازاریابی محتوا سیاستهای برنامهریزی شده و سایتی مملو از محتواهای با کیفیت داشته باشید که همه نکات سئو نیز در آن لحاظ شده باشد اما همه اینها به هیچ نمیارزد اگر این محتواها برای مخاطب شما مناسب نباشند. محتوایی که مرتبط با نیاز و خواستههای مخاطب نباشد، یعنی هدر دادن سرمایه و زمان که مطمئناً هیچ یک از شما علاقهای به آن ندارید. پس دیگر وقت آن رسیده که مخاطبان خود را بشناسید و این شناخت را در سیاستهای محتوایی خود دخیل کنید. قبل از فکر کردن به این که چه محتوایی بر روی مخاطبان تأثیر بیشتری دارد، بهتر است در مورد خود مخاطبان چیزهای بیشتری یاد بگیرید. در مورد روند تبدیل کاربر به خریدار اطلاعات خود را گسترش دهید و میزان تاثیرگذاری محتوای خود را در هر مرحله از این روند مورد بررسی قرار دهید. شما باید بتوانید خود را جای مشتری قرار دهید و همه چیز را همانگونه که او ممکن است درک کند، تجربه کنید. میزان درک شما از مشتری است که میتواند باعث موفقیت یا شکست استراتژِی بازاریابی محتوا شود. پس هرگز نباید آن را دست کم بگیرید.
- امتحان نکردن ایدههای نو: اگر میخواهید استراتژی موفقی در بازاریابی محتوا داشته باشید، نمیتوانید از امتحان کردن ایدههای نو خودداری کنید، زیرا این فرصتی است تا بتوانید ایدههای مختلف را البته در چهارچوب استراتژی خود آزمایش کرده و مؤثرترها را برگزینید و ادامه دهید. در جنبههای مختلف بازاریابی محتوا، همواره روشهای جدیدی را امتحان کنید و میزان تاثیرگذاری آنها را بسنجید. به عنوان مثال در بحث بازاریابی ایمیلی میتوانید دو گروه مخاطبان تشکیل دهید و برای هر دسته ایمیل متفاوتی ارسال کنید. سپس ببینید که کدام ایمیل موفقتر و در افزایش نرخ کلیک تاثیرگذارتر بوده است. یا در مورد ترغیب کاربران به عمل دلخواه خود میتوانید برای هر هدف پیشبینی شده، دو لینک متفاوت در نظر بگیرید و سپس ببینید که تاثیرگذاری کدام لینک بر مخاطبان شما بیشتر بوده است.
- عدم اندازهگیری کارایی محتوا: اگر استراتژی خاصی را در نظر گرفتهاید و در راستای این استراتژی، محتوا تولید میکنید باید این توانایی را نیز داشته باشید که کارایی محتوای خود را از جهات مختلف مورد سنجش قرار دهید و این سنجش حتما باید ملموس و با استفاده از اعداد و ارقام باشد. این کار میتواند بهترین جنبههای استراتژی شما را آشکار کند اما دستاورد مهمتر آن، مشخص شدن جنبههایی است که مورد اغفال قرار گرفتهاند و باید هر چه زودتر اقدامی در مورد آنها صورت گیرد. از ابزاری مثل آنالتیکس گوگل تا ابزار آماری شبکههای اجتماعی و بازاریابی ایمیلی، هر کدام میتوانند اطلاعات مفیدی را در مورد مخاطبان و رفتارهای آنها در اختیار شما گذاشته و به شما نشان دهند که نرخ تبدیل کدام روش و کدام محتوا و کدام بستر بازاریابی محتوایی برای شما بیشتر بوده است.
- دست کم گرفتن محتوای دیداری: آیا میدانید پستهایی که حاوی حداقل یک تصویر هستند از نظر سئو بهتر عمل می کنند؟ عکس و ویدئو این روزها به یکی از بخشهای مهم استراتژی بازاریابی محتوا تبدیل شده است. هر چند محتوای دیداری هنوز هم به عنوان مکملی برای محتوای متنی مورد استفاده قرار میگیرد اما استفاده از آن میتواند توجه مخاطب را جلب نموده و تاثیرگذاری محتوا را افزایش دهد. برای هر مطلبی که در سایت منتشر میکنید، حداقل یک عکس مناسب بزنید. اگر خودتان عکس مربوطه را ندارید، میتوانید با استفاده از جستجوی عکس گوگل، عکسهای مرتبط را جستجو کرده و استفاده کنید. اینفوگرافی را فراموش نکنید. در یک اینفوگرافی ساده میتوانید اطلاعات مفیدی را به سرعت و همراه با جذابیت به مخاطب منتقل کنید. حتما تهیه ویدیو را در دستور کار خود قرار دهید. امروزه با گوشیهای هوشمند و نرم افزارهای ساده میتوان بهراحتی ویدیو ساخت و در سایت و شبکههای اجتماعی منتشر کرد.
- اهمیت ندادن به پخش و توزیع محتوا: راحتترین راهی که میتوانید با آن استراتژی خود را به شکست بکشانید این است که پخش و توزیع محتوا را نادیده یا دست کم بگیرید. اگر محتوای شما بین مردم پخش نشود، مخاطبان چطور میتوانند آن را ببینند؟ بهتر است برای پخش و انتشار محتواهایی که مهجور مانده و مورد استقبال قرار نگرفتهاند، فکری بکنید. این کار قطعا در رسیدن به اهدافتان به شما کمک میکند. راههای مختلف انتشار و پخش محتوا را بررسی و امتحان کنید.
همه این بخش ها اهمیت یکسانی دارند و برقراری تعادل میان این سه بخش می تواند شانس موفقیت شما را به حداکثر ممکن افزایش دهد.
سایر مطالب مرتبط با وبسایت تخصصی، وبسایت فروشگاهی، وبسایت گردشگری، سئو و تولید محتوا و نرمافزارهای اختصاصی را در وبلاگ و سایت دیاکو مطالعه کنید.












